جدول جو
جدول جو

معنی کورمال کورمال - جستجوی لغت در جدول جو

کورمال کورمال
در تداول عامه، بااحتیاط و دست مالیدن به اطراف در تاریکی حرکت کردن، (فرهنگ فارسی معین)، رجوع به کورمال رفتن شود
لغت نامه دهخدا
کورمال کورمال
با احتیاط دست مالیدن باطراف در تاریکی حرکت کردن: در آن شب تاریک کورمال کورمال بطرف پنجره رفتم
فرهنگ لغت هوشیار
کورمال کورمال
آهسته رفتن و دست ها را به طرف جلو بردن، کورمال کورمال رفتن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دی دَ)
کورمال رفتن. رجوع به کورمال رفتن شود
لغت نامه دهخدا